چند وقت پیش بخش خبری ساعت ۱۴ گزارشی پخش کرد از اجلاس روسای دانشگاههای سراسر کشور در تهران.سئوال مشترک گزارشگر  از تمامی روسای دانشگاهها این بود:سال تحصیلی جدید در دانشگاه شما کی آغاز می شود؟روسای دانشگاهها هم با افتخار تاریخ های ۱۶ و ۲۳ شهریور را بعنوان تاریخ آغاز سال تحصیلی اعلام می کردند.چندسالی است که این مساله در دانشگاههای کشور در حال باب شدن است که هر دانشگاه تلاش می کند اغاز سال تحصیلی را جلوتر بکشد .انگار هر چه تاریخ شروع سال تحصیلی از اول مهر زودتر باشد نشان از پویایی و تحرک علمی آن دانشگاه است.طنز ماجرا زمانی است که دانشگاه پیام نور هم از این قافله عقب نمی ماند و  ۱۶ شهریور را بعنوان آغاز سال تحصیلی اعلام می نماید .تاریخی که بعدا عنوان شد ۲۳ شهریور است.

 

من مانده ام دانشگاه پیام نور که اکثریت قریب به اتفاق دروس آن بصورت ۴ و یا ۶ و حداکثر ۹ جلسه ای خصوصا در حوزه علوم انسانی و آن هم یک هفته در میان ارائه می شود چه لزومی دارد که این چنین عجولانه تلاش می نماید که آغاز سال تحصیلی را به جلو بکشد؟دانشگاه های دیگر هم وضعی مشابه دارند.چرا فکر می کنیم هرچه تعداد هفته های حضور دانشجو در دانشگاه بیشتر شود موفق تر عمل کرده ایم؟هر چند که هیچ کدام از این اظهار نظرات و حتی بخشنامه ها از سوی دانشجویان به رسمیت شناخته نمی شود

امام (ره)جمله ای داشتند به این مضمون: که دانشگاهها کارخانه آدم سازی هستند.

براستی فضای فعلی دانشگاه های ما از دانشگاه تهران گرفته تا علامه تا تربیت مدرس تا پیام نور تا اصفهان تا شیراز تا یاسوج تا کردستان تا دانشگاه آزاد و… چقدر مهیای امر خطیر انسان سازی هستند؟

دانشگاهها چه برنامه ای برای انسان سازی تا کنون ارائه نموده اند و کدام الگوی موفق برای این امر خطیر از سوی دانشگاهها ارائه شده است؟ پس از چند سال حضورم در دانشگاه چه بعنوان دانشجو و چه بعنوان عضو هیات علمی و چه بعنوان مسئول دانشگاهی بسیار کوچک در گوشه ای از ایران عزیز به این نتیجه رسیده ام واحد های مختلف فرهنگی از دفاتر نهاد گرفته تا دفاتر فرهنگی و چندین مجموعه با عناوین بزرگ و کوچک جز انجام کارهای کلیشه ای و بی نتیجه هیچ حرکت مثبتی در این زمینه انجام نداده اند؟

قرار است با این دانشجویان در دانشگاه ها چه کنیم که اینچنین اصرار داریم زودتر بیایند؟چه شق القمری قرار است اتفاق بیافتد؟به خدا هیچ خبری نیست.اگر وزارت علوم می خواهد کاری کند اول باید فکری به حال اساتیدش کند.دوست عزیزی اشاره خوبی کرده بودند.اینکه ما بیش از «استاد یار» و «دانشیار» به «انسان یار» و بیش از «استاد تمام» به «انسان تمام» نیاز داریم.تا اساتید ما صرفا به دانشگاه بعنوان جایگاهی برای ارئه طوطی وار نظریات و فرمول های حفظ شده در طول ایام تحصیل نگاه کنند اتفاق خاصی در دانشگاه نخواهد افتاد.اساتید باید تعلیم دهنده مهر، محبت ، مهربانی ، انسانیت ، مهرورزی ، دیگر دوستی، چگونگی رابطه با انسان ها، رعایت کرامت دیگران ، اخلاق انسانی ، حق گرایی، احترام به حقوق مردم، آینده نگری، فروتنی، یکرنگی، مسئولیت شناسی، حد شناسی، پرهیز از استبداد و خود رایی ، پرهیز از مصرف گرایی، روابط سالم اجتماعی، پرهیز از بی تعهدی و مسئولیت ناشناسی، عذرخواهی،عذرپذیری، پرهیز از نیرنگ و نفاق و خود بینی و خود بزرگ بینی و  هزاران خصلت خوب انسانی را نه در گفتار که در عمل به دانشجو بیاموزند.اینجاست که «استاد یار» ما «انسان یار» می شود.«استاد تمام» ما «انسان تمام» می شود .و این دانشگاه  همان کارخانه انسان سازی مد نظر امام راحل خواهد شد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, | 14:7 | نویسنده : هــــفـــتــــکـل ســـــــلام |